نكاتي راجع به جوجهكشي بوقلمون
تهيه جوجه بوقلمون
جوجه بوقلمون را ميتوان مانند جوجه مرغ به وسيله جوجهكشي طبيعي يا جوجهكشي مصنوعي تهيه كرد. در پرورش صنعتي بوقلمون معمولا از جوجهكشي مصنوعي استفاده ميشود.
تخمها بايد داراي اندازه مناسب براي جوجهكشي باشد .
حرارت نامناسب، نگهداري طولاني و بالاخره دستكاري و تكان شديد تخم باعث نابودي جنين داخل تخم ميشود.
مدت جوجه دراوري در بوقلمون 28 روز است. معمولا جوجهها از روز 27 شروع به نوك زدن و درآمدن از تخم ميكنند.
تشكيلات جوجهكشي بايد از سطح بهداشتي بالايي برخوردار باشد.
ضدعفوني دستگاه و تخمها بايد قبل و بعد از هربار جوجهكشي انجام شود.
حرارت لازم براي جوجهكشي 37-38 درجه سانتيگراد ميباشد.
رطوبت نسبي بايد در حدود 60درصد در 24 روز اول و 70 درصد در 4 روز آخر باشد.
عمل چرخاندن و تهويه نيز بايد بصورت مطلوب انجام شود.
نكات مهم در جوجهريزي
بستر با ضخامت 8 سانتيمتر از تراشه و چوبهاي تميز اشباع، خشك و عاري از آلودگيهاي خارجي و گرد و خاك.
مادر مصنوعي با 38 درجه سانتي گراد و حرارت سالن 22 تا 26 درجه سانتي گراد و گارد محافظ بقطر 4 متر جهت 250 قطعه جوجه يكروزه بمدت يك هفته تعداد 4 عدد آبخوري داخل گارد.
يك ساعت استراحت در صورت انتقال از يك سايت طولاني و سپس جوجهريزي و دادن آب و دادن خوراك يك ساعت بعد از جوجه ريزي.
دادن خوراك يك ساعت بعد از جوجهريزي
توجه خاص به درجهها و معرفي منابع حرارتي، آب و خوراك، جلوگيري از ورود موش و ساير پرندگان وحشي
ساختمان اداري و مسكوني داخل مزرعه احداث شود، ايجاد حوضچه ضدعفوني به ابعاد و عمق مناسب در مدخل درب ورودي سالنها استفاده از چكمه و لباس مناسب
فضاي مورد نياز جوجه يك روزه تا 8 هفته، 8قطعه در هر متر مربع و از 8 هفته تا پايان دوره پرورشي، حد اكثر تا4 قطعه در هر مترمربع.

(قرقاول)
در ابتدا بايد توجه داشت كه هرچند تجربههاي حاصله طي چندين سال پرورش در جاي خود مفيد و موثر خواهد بود، اما هميشه ممكن است با مواردي متفاوت از قبل روبه رو شويم. چنانكه كسب موفقيت طي يك دوره پرورش بمعني عاري از مشكل بودن ساير دورهها و مراحل نخواهد بود. اما پيشگيري قبل از درمان توصيهاي است بسيار ارزنده كه ميتواند بعنوان عاملي بازدارنده در بروز هرگونه مشكل و رويداد مدنظر قرار گيرد.
فضاي پرورش:
بستر پرورش بايد حتي المقدور سر پوشيده و داراي كف بتني باشد. اما براي جوجهها يا گلههاي محدود، كف چوبي هم مناسب به نظر رسيده كه متضمن شرايطي نظير كيفيت چوب و فواصل تميزكاري كف آن ميباشد. در صورتي كه قبلا در بستر ماكياني از قبيل مرغ يا بوقلمون نگهداري ميشده، بايد كاملا كف بستر را از هرگونه مواد ضايعاتي و كود زدوده و گندزدايي نمود. به هر حال پس از هر نوبت پرورش بايد سالن را تميز و ضدعفوني نموده و چند روزي قبل از جايگزين جوجههاي جديد، دماي آن را به حد مطلوب رسانده و بستر را خشك و بدون رطوبت نگه داشت. زيرا بستر خيس يا مرطوب استارت شيوع بيماريهايي نظير كوكسديوز بوده كه درمان آن چندان سهل نميباشد.
منابع گرمازا:
براي جوجههاي ۱-۳۰روزه ميتوان از منابع گرمازا نظير لامپ يا هيترهاي آويزان استفاده نمود. براي مثال از لامپهاي حرارتي ۲۵۰ وات ميتوان براي ۲۵۰ جوجه استفاده نمود. اما گزينه ايدهآل آن است كه از لامپهاي حرارتي پشت جيوه اي قرمز استفاده نمود. زيرا از مزيتهايي همانند مصرف كمتر برق(۶۰ وات)، نور قرمز (ضدقارچ و باكتري) و همچنين گرماي بيشتري برخوردار است. به منظور تنظيم فاصله منابع گرمازا تا كف سالن، بايد وضعيت جوجهها را بررسي نمود. به طوري كه اگر جوجهها در زير منبع حرارتي تجمع كرده بايد فاصله را كاهش (افزايش دما) و در صورتي كه به اطراف پراكنده شده، بايد آنرا افزايش داد (كاهش دما). در اغلب موارد مشكلات ناشي از سرما بوده اما بايد توجه داشت كه گرماي بيش از حد موجب خشكي عضلات جوجهها و مرگ زودرس آنها ميگردد. در صورت استفاده از لامپهاي حرارتي بايد در نظر داشت چنانچه هر يك از لامپها سوخته باشد يا اتصالي در مدار آنها ايجاد گردد، منجر به افت دما گرديده كه در مواقع بحراني جوجهها روي هم ريخته و درصدي از تلفات بعلت خفگي را در پي خواهد داشت.
گارد يا محافظ جوجه ها:
اين مبحث تنها مربوط به جوجههاي ۱-۱۰ روزه ميباشد. به طوري كه بايد با ايجاد گارد از جنس توري يا ساير وسايل همانند مقوا يا بلوك سفال، جوجهها را در نزديك منبع حرارتي نگه داشت. اين عمل بايد تا زماني ادامه يابد كه جوجهها به طور كامل با فضا آشنا شده و در صورت رها شدن از داخل محفظه گارد، قادر به پيدا كردن منبع حرارتي باشند. ارتفاع گارد بايد قريب به ۳۰ سانتيمتر و شكل آن به صورت مدور باشد به طوري كه ۴ گوشه بستر كه محل اصلي جمع شدن جوجهها ميباشد حذف گردد. گارد (محافظ) را بايد زماني برداشت كه جوجهها قادر به پريدن از روي آن بوده كه اغلب در ۱۰ روزگي به بعد ميباشد. فضاي گارد را بايد هميشه تميز نگه داشت و از خيس شدن يا كثيفي بيش از حد آن جلوگيري نمود.
ظروف آبخوري و دانخوري:
ظروف آبخوري و دانخوري، حتيالامكان بايد از جنس پلاستيك باشد زيرا در برابر خميدگي يا شكستگي مقاوم بوده و به سهولت ميتوان آنرا تميز نمود. ظروف دانخوري جوجهها در چند روز اول بايد پهن و سيني مانند باشد تا براحتي بتوانند به خوراك دسترسي داشته و همچنين پنجههاي خود را با به هم زدن دان تقويت نمايند. اما با بالا رفتن سن جوجهها بايد از ظرف كشيده و دهن باريك جهت جلوگيري از ضايعات و هرز رفتن خوراك استفاده نمود. در كنار ظروف دانخوري، براي هر ۵۰ جوجه بايد ۲ تا ۳ ظرف آبخوري را تعبيه نمود.
تغذيه:
خوراك مصرفي در دوره پرورش، بخش اعظمي از هزينههاي اين دوره را شامل ميشود. لذا تركيب و چگونگي تهيه آن بسيار حائز اهميت است. بايد توجه داشت كه هرگز از خوراك ساير ماكيان بالاخص مرغ استفاده نگردد. دان مورد استفاده جوجه قرقاولها بايد داراي ۲۸% پروتئين و در سنين بالغ ۲۴% باشد. همچنين از تازه بودن و تركيب ايده آل دان بايد اطمينان حاصل نمود. زيرا اثر مطلوب اكثر مواد معدني و ويتامينهاي موجود در خوراك پس از مدتي طولاني از بين رفته و فاقد ارزش غذايي ميباشد. گندم، سويا و ذرت از تركيبات اصلي خوراك قرقاول ميباشد.
دارو و درمان:
بهترين اقدامات درماني براي دورههاي پرورش، اعمال مديريت صحيح ميباشد. به طوري كه غذاي مطلوب و آب تازه بهترين رژيم درماني براي حصول نتايج ايده آل خواهد بود. از آنجايي كه ۸۰% خون را آب تشكيل ميدهد، لذا ميتوان در نظر داشت كه آب مصرفي چه تاثيري را در پي خواهد داشت. آب مصرفي گله هر صبح و هر شب بايد تعويض و ظروف آن هر ۲ روز يكبار تمييز و ضدعفوني گردد. در صورت اصرار به مصرف محلولهاي درماني، ميتوان از مخلوط ويتامين الكتروليت استفاده نمود.
كنيباليسم (همخواري):
مسئله كنيباليسم يا پركني در بين ماكيان پرورشي رايج و معمول تلقي گرديده كه آن را ميتوان با توجه به ۲ نكته تحت كنترل قرار داد. محرك اوليه عمل پركني (همخواري) و مراتب حاد آن شلوغي گله يا فضاي كوچك و نامناسب بستر ميباشد. همچنين نور شديد، تهويه نامطلوب و فقر پارهاي از مواد تغذيه همچون نمك ميتواند عاملي جهت شيوع كنيباليسم تلقي گردد. در صورت شيوع كنيباليسم بايد آن را سريعا در مراحل آغازين متوقف نمود كه در غير اين صورت، كنترل آن ديگر ميسر نخواهد بود. هنگام مشاهده عامل كنيباليسم بايد نور بستر را با پوشاندن پنجرهها و منافذ دربها، كم و تاريكتر نمود. به حدي كه تنها قادر به تشخيص و يافتن ظروف آب و غذا باشند. همچنين در صورت امكان بايد بستر را گسترش داده يا تعدادي از گله را به مكاني ديگر انتقال داد. چنانچه هريك از راهكارهاي فوق موثر واقع نگردد، بايد گله را نوك چيني نمود. اين عمل بسيار حساس بوده و تبحر خاص خود را ميطلبد. به طوري كه تنها بايد نوك بالا را تا قسمت استخواني قطع نمود. در صورتي كه پس از نوكچيني، خونريزي مشاهده گردد، ميتوان از نيترات نقره به منظور جلوگيري از آن استفاده نمود. اما در مبحث كنيباليسم بهترين راهكار جلوگيري از بروز آن ميباشد كه بدين منظور بايد به طور متناوب گله را چك نمود. با توجه به اينكه كنيباليسم از قسمت پشت شايع است، لذا از ۱۵ روزگي به بعد بايد هر چند روز يكبار تعدادي از گله را جدا نموده و وضعيت پرهاي پشت آنها را بررسي نمود.

انتخاب تخم براي جوجهكشي:
به منظور انتخاب بهترين تخمها جهت جوجه گيري بايد به مشخصاتي از گله تخمگذار توجه داشت كه در ذيل بيان ميگردد.
روند توسعه نرمال گله و همچنين حصول اطمينان از شرايط بهداشت و سلامت كامل آن.
سازگار با شرايط جفتگيري (جفت نر انتخاب شده) و توليد تخم با درصد بالاي نطفهداري
عدم اختلال در فرايند جفتگيري
تغذيه شده با جيره مناسب گله مولد
عدم همخوني گله به طوري كه در حد (F1) باشد.
از ذخيره و نگهداري تخمهاي بيش از حد درشت يا ريز بايد خودداري نمود زيرا تخمهاي بيش از حد رشت درصد هچ پايين را داشته و تخمهاي ريز نيز جوجههايي با جثه ضعيف و كوچك را به بار ميآورد.
از ذخيره و نگهداري تخمهاي با پوسته نازك يا ترك خورده بايد خودداري نمود. زيرا اينگونه تخمها رطوبت مورد نياز جهت رشد جنين را به سختي در خود نگه داشته و از سوي ديگر احتمال وقوع بيماريهاي ارگانيسمي در تخمهاي ترك خورده افزايش مييابد.
از قراردادن تخمهاي با شكل غير معمول در دستگاه بايد خودداري و تنها از تخمهاي تميز و سالم براي جوجهكشي استفاده نمود. شستن تخمها يا تميز كردن آنها با پارچه مرطوب توصيه نميگردد، زيرا با شستن تخم پوشش محافظ آن از بين رفته و منافذي براي ورود انواع باكتري كه عامل بيماريهاي ارگانيسمي بوده، ايجاد ميگردد.
ذخيره و مراقبت از تخم:
در بسياري از موارد، توجهات تنها معطوف به دوره جوجهكشي بوده و مراقبت خاصي از تخمهاي ذخيره شده براي قرار گرفتن در دستگاه بعمل نمي آيد. در حالي كه مدت زمان ذخيره و نگهداري بيشتر از زمان جوجهكشي حائز اهميت ميباشد. زيرا حتي در اين زمان نطفه تخم بعنوان يك جنين، زنده و در حال زيست بوده و هرگونه غفلت و عدم رعايت نكات مربوطه موجب هچ ناموفق و يا مشكلاتي اعم از مرگ جنين يا نقص عضو و مشكلات ارگانيسمي ميگردد. لذا در مدت زمان نگهداري تخمها بايد نكات زير را مد نظر قرار داد.
تخمها را بايد حداقل روزي ۳ بار جمع آوري نمود. اما در صورتي كه دماي روز به بالاي ۸۵F رسيده، بايد دفعات جمع آوري را به ۵ مرتبه افزايش داد. تخمها را به طور كلي ۲ تا ۳ دفعه در صبح و ۱ تا ۲ دفعه در بعد از ظهر جمع آوري نماييد.
تخمهاي داراي آلودگي اندك همانند لكه خون روي پوسته، ذرات كود چسبيده يا گرد و غبار بستر را ميتوان با ساب زني توسط كاغذ سنباده نرم براي زمان جوجهكشي ذخيره و آماده نمود.
تخمها را بايد در شرايط مرطوب و خنك (دماي ۱۵ – ۱۴) (رطوبت ۷۵ – ۷۳ درصد) نگهداري نمود.
تخم را بايد به حالتي در شانههاي ذخيره قرار داد كه انتهاي كوچك تخم رو به پايين باشد.
در صورت ذخيره تخمها براي مدت زماني بيشتر از ۶-۵ روز، بايد آنها را روزي ۲-۱ بار چرخاند و وضعيت آنها را بررسي نمود. بهترين زمان براي نگهداري تخمها ۸-۷ روز بوده و حداكثر تلرانس آن ۱۲-۱۱روز بوده كه توصيه نميگردد. زيرا با گذشت زماني بيشتر از آن، درصد هچ تخمها افت مينمايد. هنگام انتقال تخمها از اتاق ذخيره به دستگاه، بايد اندكي تامل نمود تا دماي تخمها كه تقريبا ۱۵ درجه ميباشد با دماي معمول هوا منطبق گردد. زيرا در غير اين صورت، انتقال ناگهاني تخمها از محفظه ذخيره به دستگاه باعث افزايش شديد دما شده كه موجب كندانس رطويت و وارد آمدن شوك خسارت باري به تخمها ميگردد.
دستگاه جوجهكشي:
براي واحدهاي بزرگ ميتوان دستگاه ستر و هچر را به صورت مجزا در نظر داشت و در مورد واحدهاي مبتدي يا داراي ظرفيت محدود ميتوان از يك دستگاه جوجهكشي داراي شانههاي ستر و سبدهاي هچر استفاده نمود. به طوري كه بعد از ۲۱ روز تخمها از شانههاي ستر برداشته شده، به سبد هچر انتقال يافته و در داخل دستگاه قرار ميگيرد. اما آنچه در اين ميان حائز اهميت است محل استقرار دستگاه در فضاي مسقف و بسته بوده كه داراي سيستم تهويه مطلوب جهت فراهم آوردن هواي تازه ميباشد. در كنار تهويه نامطلوب، چرخش تخم و گندزدايي دستگاه و تخم ها، اغلب مشكلاتي كه در زمان هچ روي ميدهد ناشي از بيدقتي در كنترل دما و رطوبت دستگاه ميباشد. به طوري كه دما و رطوبت بيش از حد كم يا زياد طي فاصله زماني خاصي در رشد و وضعيت زيستي جنين تاثير گذاشته و ميتواند مشكلاتي نظير مرگ جنين، ضعف يا خروج سخت جوجه از تخم را به بار آورد. در دستگاههاي تمام اتوماتيك كه داراي فن جريان هوا ميباشد، بهترين دما تا ۲۱ روز۹/۹۸ F با تلرانس ۵/۰ F ميباشد. بايد در نظر داشت كه گرماي بيش از حد دستگاه يا موجب مرگ جنين در اثر تبخير زود هنگام رطوبت شده يا تولد زودرس جوجهها پيش از زمان مقرر را باعث ميگردد.
در مورد رطوبت دستگاه، تا روز ۲۱ بايد آنرا روي ۶۰-۵۸% رطوبت نسبي يا ۸۶-۸۴% F قرار داده و در ۳ روز آخر آن را تا ۶۸% نسبي يا (۹۰F ) افزايش داد. بايد توجه داشت كه ميزان تهويه در روزهاي آخر جوجهكشي و نيز در زمان هچ افزايش يابد. تنظيم شرايط تهويه بدين دليل حائز اهميت است كه اكسيژن از روزنههاي تخم وارد شده و از سوي ديگر دي اكسيد كربن به همين روش از تخم خارج ميگردد. لذا با افزايش حجم و رشد جنين بايد به ميزان تهويه افزود تا اكسيژن بيشتري به جوجه برسد.